آرامش قبل از طوفان

» نمایش این صفحه بدین معناست که نویسنده وبلاگ یک مطلب را بصورت رمزدار درج کرده است و برای مشاهده کامل مطلب نیازمند آن هستید که کلمه عبور مرتبط با این مطلب را دانسته و وارد کنید.

آرامش قبل از طوفان...

» نمایش این صفحه بدین معناست که نویسنده وبلاگ یک مطلب را بصورت رمزدار درج کرده است و برای مشاهده کامل مطلب نیازمند آن هستید که کلمه عبور مرتبط با این مطلب را دانسته و وارد کنید.

آرامش قبل از طوفان...

» نمایش این صفحه بدین معناست که نویسنده وبلاگ یک مطلب را بصورت رمزدار درج کرده است و برای مشاهده کامل مطلب نیازمند آن هستید که کلمه عبور مرتبط با این مطلب را دانسته و وارد کنید.

آرامش قبل از طوفان...

» نمایش این صفحه بدین معناست که نویسنده وبلاگ یک مطلب را بصورت رمزدار درج کرده است و برای مشاهده کامل مطلب نیازمند آن هستید که کلمه عبور مرتبط با این مطلب را دانسته و وارد کنید.

آرامش قبل از طوفان...

» نمایش این صفحه بدین معناست که نویسنده وبلاگ یک مطلب را بصورت رمزدار درج کرده است و برای مشاهده کامل مطلب نیازمند آن هستید که کلمه عبور مرتبط با این مطلب را دانسته و وارد کنید.

آرامش قبل از طوفان...

» نمایش این صفحه بدین معناست که نویسنده وبلاگ یک مطلب را بصورت رمزدار درج کرده است و برای مشاهده کامل مطلب نیازمند آن هستید که کلمه عبور مرتبط با این مطلب را دانسته و وارد کنید.

آرامش قبل از طوفان...

شب یلدا را در خانه دلبرک گذراندیم. خیلی شادی می کرد. برایمان می رقصید.  الان که برگشته ایم، دلم برایش تنگ است.  برای خودم به مناسبت شب یلدا کلی خرید کردم، آویز ساعت، کیف، فلش و... گرفتم. احساس آرامش می کنم. امروز وام دانشگاه را تسویه کردم، یادم افتاد ولی هماهنگ و پذیرا بودم و اعتماد کرده بودم ... چقدر خوب همه چی چیده می شد و در زمان خودش اتفاق می افتاد.  فال حافظم برای شب یلدا:  کنون که بر کف گل جام باده صاف است ... به صد هزار زبان بلبلش در اوصاف است  ( خبر از موفقیت می دهد و اینکه باید از آن مراقبت کنم)  برچسب‌ها: روزانه نوشته شده توسط مهرا در جمعه یکم دی ۱۳۹۶ | آرامش قبل از طوفان...ادامه مطلب

جمعه ساعت 4 تا 6 یک قرار بیهوده داشتم، به اصرار مامان البته.  ساعت 6 تا 8 هم نمایش موزیکال الیور توئیست رفتم. نمایش خوبی بود. صحنه ها جالب عوض می شدند و هیجان انگیز بود. بازیگرها جذاب بازی می کردند. بازی آتیلا پسیانی به دل می نشست. یاد کارتون الیور توئیست می افتادم که در کودکی دیده بودیم و شخصیت های نانسی، فاگی، چارلی و... . الیور در این نمایش خوشبخت شد و مرد ثروتمندی به او کمک کرد و با خود به خانه اش برد ولی نانسی و بیلی مردند. یادم نیست در کارتونش در انتها قصه چطور تمام شد.  نمی دانم خستگی از چه بود، دقایقی چشم هایم خسته می شد. دلم میخواست کوتاهتر می بود. بازیگرها ریز نقش و قد کوتاه به نظرم می آمدند، کوتاهتر از آنچه که در فیلم ها می بینیم.  برچسب‌ها: روزانه نوشته شده توسط مهرا در یکشنبه سوم دی ۱۳۹۶ | آرامش قبل از طوفان...ادامه مطلب

امروز هم روز دیگری بود. افسردگی به اضافه تلاش. البته شدت افسردگیش از چهارشنبه کمتر بود و شدت تلاشش از پنجشنبه بیشتر.  دیروز خانه خانم رز. بودیم. برایم رومیزی پته آورده است. برای تشکر به خانه اش رفتم ، مینا کاری زیبایی با دستان ز. را هدیه دادم. وقتی دعا می کند عمقش را حس می کنم. کمتر کسی هست که دعا کند و اینطور عمیق حسش کنم. مادر شهید است و رنج کشیده، عمری تجربه را با خود به همراه دارد. - روزی نیست که در فکرم نباشد.  به دنبال راه هایی هستم که آرامش بیشتری برایم به ارمغان آورد. ورزش را اضافه کرده ام. با اندکی تامل و کاوش دیدم مواردی از این دست خیلی زیاد هستند و ما نمی بینیمشان.  - در برنامه دارم روزی دوباره به کلیسای سرکیس بروم.  برچسب‌ها: روزانه نوشته شده توسط مهرا در جمعه هشتم دی ۱۳۹۶ | آرامش قبل از طوفان...ادامه مطلب

‏‌گفت چرا نهان کنی عشق مرا چو عاشقی

‏                                  من ز برای این سخن شهره‌ی عاشقان شدم

"مولانا" 

برچسب‌ها: شعر آرامش قبل از طوفان...